پنج شنبه 89 مرداد 21 :: 9:3 صبح :: نویسنده : سایه نشاط
زن وشوهرخیلی مهربان وارد دفتر شدند وبا یکدیگر سلام کردند ،با لبخندی پاسخ دادم و گفتم کارتان چیست ؟
مادر گفت می خواهیم ببینیم برای ثبت نام کلاس اول هنوز وقت هست؟ گفتم بله ؛ پدر گفت : پس ببینید سن دخترم به کلاس اول می خورد یا نه ؟
نگاهی به شناسنامه کردم و گفتم بله از سن مدرسه حدود شش ماه هم بزرگتر است یک قطعه عکس بدهید تا اورا برای تست سنجش معرفی کنم ، مادر به دنبال عکس کیفش را جستجو کرد و لی پدر به مادر گفت بهتر نیست سال دیگه اسمشو بنویسیم ؟ گفتم چرا می خواهید این کار را بکنید سن او بیشتر دارد و مشکلی ندارد اورا بیخود یکسال عقب نیندازید !
پدر گفت :آخر از نظر جثه او کوچک است و من می گویم صبر کنیم تا بزرگتر شود !!
با لبخند گفتم بچه هاهمه به نظر خانواده کوچک می آیند چنین کاری را نکنید ما اورا برای سنجش می فرستیم اگر مشکلی باشد مشخص می شود . خلاصه قبول کردند روز بعد عکس بیاورند و کار ثبت نام را انجام دهند ، قیافه ی پدر و مادر آشنا به نظر می آمد معاونم پرسید شما خانواده ی .....هستید که سه سال پیش اینجا درس می خواند ؟ مادر گفت: بله
معاونم سوال کرد ،دخترتان الان کدام مدرسه می رود و کلاس چند است ؟
مادر گفت : ادامه تحصیل نداد و تا همان کلاس پنجم خواند به او اجازه ندادند درسش را بخواند نگاهی به مادر کردم و فکر کردم احتمالا این زن گناهی ندارد و این مرد ناپدری دختر بوده و اجازه ی ادامه تحصیل به دختر همسرش را نداده است .از پدرش پرسید چرا ؟ او که دختر خوبی بود ؟پدر گفت : بعد از کلاس پنجم نگهداری اورا به مادربزرگش سپردیم و آنها هم صلاح ندیدند که او ادامه تحصیل بدهد .
با خودم گفتم چه ناپدری بی رحمی برای دختر خودش چه دست وپایی می زند و برای آن دختر معصوم همسرش ی؛ چه ظلم بزرگی انجام داده است
وقتی آنها رفتند معاونم گفت : از این دختر یادت می آید که از نا مادریش چقدر حرف می زد و دستهایش از بس کار می کردو ظرف و لباس می شست دایم ترک ترک بود و برایش توی مدرسه چرب می کردیم و اکثرا گرسنه بود و به او غذا می دادیم ؟
کفتم: جدی این نامادری بود و او پدر اصلی ؟
گفت اره و متاسفانه پدرش اورا به پدر و مادر خودش تحویل داد ومی بینی که آنها هم اورا از درس خواندن محروم کرده اند .
باخودم فکر کردم خداوندا پس درست حدس زدم در حقیقت این نه پدر بلکه یک ناپدری سنگدل محسوب می شود و بیچاره دختر که علاوه بر نداشتن مادر پدرش هم برایش پدری نکرده و پدر بزرگ هم برایش راه را بسته است.
کاشک می شد روزی بیاید که قانون حمایت از کودکان و نوجوانان جلوی بی عدالتی به این نوگلان را بگیرد .
موضوع مطلب :