امروز دیگه واقعا دلم می خواست هشت پا بودم .
نمی دانید چه خبر بود عده ای برای لباس فرم می آمدند .
گروهی برای گرفتن کتاب مراجعه می کردند .
عده ای هم برای ثبت نام می امدند . بعضی هم برای گرفتن پرونده می آمدند .
نقاشها هم همراه بنا ها مشغول بودند .حالا این کارها را دوبرابر کنید .
چون شیفت آقایان هم مانند ما بودند .
حساب کنید که مدرسه چه خبر می شود .غیر از اون
همکاران برای تکمیل فرم ارزشیاب آمده بودند . خدا غوغا بود .
موضوع مطلب : خاطرات با دوستان